۱۳۹۲ مهر ۲۴, چهارشنبه

گرفتار

سوتین شیردهی از نفرت انگیزترین بخش های زندگی سه ماه گذشته بوده. من که همیشه به محض رسیدن به خانه اولین کارم شوت کردن سوتینم بود، حالا مثل زره همه جا محصور آن هستم. حتی در خواب. یکی دو شب بی خیالش شدم اما تشک غرق شیر شد.

محصولاتی ضروری اما نفرت انگیزتر از خود سوتین به اسم بالشتک پنبه ای (پد سینه) درست شده که باید در محل مربوطه، بین سینه و سوتین نصب شود تا شیر سرریز از پستان را جذب کند. انواع و اقسام آن را امتحان کرده ام و حتی بهترینش هم به محض جذب شیر تبدیل می شود به یک بالش کوچک خیس، سرد و لزج.

گاهی برای چند دقیقه از دست هر دو خلاص می شوم. به بدنم دست می کشم. رد زره را ماساژ می دهم و یادم می افتد که روزهای نرم تر در انتظار است. دست کم از  این جهت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر